bashar2

نگاهی به حقوق اقلیت‌ها و نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران

مسئله حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی همچنان یکی از موضوعات بحث‌برانگیز در داخل و خارج از کشور است. نقض حقوق اقلیت‌ها همواره، به ویژه پس از تاسیس نظام جمهوری اسلامی، یکی از نگرانی‌های لاینحل و دامنه‌دار بوده است.

 

اعمال برخی سیاست‌ها موجب شده تا با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب ۱۳۵۷، اقلیت‌های دینی مانند بهاییان، یهودیان، زرتشتیان و دراویش، همچنین گروه‌های قومی مانند کردها، بلوچ‌ها، عرب‌ها و ترک‌ها با چالش‌های گوناگونی در زمینه حقوق شهروندی، آزادی‌های مذهبی، اشتغال و مشارکت سیاسی مواجه باشند.

گزارش‌های متعدد سازمان‌های حقوق بشری بین‌المللی حکایت از افزایش فشارهای امنیتی بر فعالان زبانی و فرهنگی در سال‌های اخیر دارد. فعالیت‌های مسالمت‌آمیز افراد و گروه‌ها برای حفظ هویت قومی و زبانی همواره طی این سال‌ها با برخوردهای امنیتی و قضایی روبه‌رو شده است. در همین حال اکثر اقلیت‌های قومی همچنان از نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی رنج می‌برند و با وجود تاکیدات مکرر بر «وحدت ملی»، سیاست‌های رسمی همچنان به تضعیف تنوع فرهنگی و نادیده گرفتن حقوق اقلیت‌های قومی ادامه داده و در کنار تشدید تبعیض اقتصادی، باعث افزایش نارضایتی‌های اجتماعی نیز شده است.

کشوری چند ملیتی با محدودیت‌های زبانی و فرهنگی

ایران کشوری شمال اقوام متنوع است که شامل تُرک‌های آذربایجانی، قشقایی، ترکمن، فارس، لر، لک، بلوچ، گرجی، ارمنی، سیستانی، طبری (مازندرانی)، گیلک، تالش، عرب و دیگر گروه‌های قومی می‌شود. هرچند که قانون اساسی ایران به برخی از حقوق اقلیت‌ها، مخصوصا تدریس به زبان مادری در اصل ۱۵ اشاره کرده است، اما هرگز این حقوق و وعده‌های مقامات مختلف در عمل محقق نشده است. واقعیت این است که دهه‌هاست که محدودیت‌های زبانی و فرهنگی یکی از چالش‌های اساسی اقلیت‌های قومی در ایران بشمار می‌آیند.

علاوه بر این، نقض سیستماتیک و گسترده حقوق زنان، تبعیض جنسیتی، دینی و مذهبی و غیره… از دیگر پرونده‌های نقض فاحش حقوق بشر در کارنامه ۴۶ ساله جمهوری اسلامی ایران است.

جایگاه حقوقی اقلیت‌های قومی در ایران

اصل ۱۵ در کنار اینکه زبان و خط فارسی را به‌عنوان زبان رسمی کشور تعیین کرده، ولی استفاده از زبان‌های محلی و قومی در آموزش محلی، مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس‏ را مجاز دانسته است.

اصل ۱۹ نیز به حقوق مساوی همه شهروندان، فارغ از قومیت، نژاد، رنگ، زبان و مانند اینها اشاره می‌کند.

نقض فاحش حقوق اقلیت‌های قومی در ایران

حقوق اقلیت‌ها یکی از چارچوب‌های بنیادین حمایت از نوع بشر فارغ از نژاد، مذهب یا زبان آن‌ها ست و جزء لاینفک قوانین و حقوق بین‌الملل بشر است. حقوق اقلیت‌ها همانند حقوق زنان، حقوق کودکان یا حقوق پناهندگان سیاسی؛ کالبد یا چارچوبی قانونی برای حمایت از گروه‌های آسیب پذیر یا دارای شرایط نامساعد و بحرانی فراهم می‌کند. هدف غایی در واقع کسب مساوات و برابری و محافظت از این گروه‌ها در برابر آزار و اذیت‌ها یا در بهترین تفسیر آن «نامهربانی‌های» اکثریت است.

با وجود چارچوب‌های قانونی پیش‌بینی شده در حقوق بین‌الملل و قوانین داخلی، اقوام مختلف ساکن ایران دهه‌ها است که با مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و زیست‌ محیطی فراوانی دست و پنجه نرم می‌کنند. سیاست تبعیض نژادی سیستماتیک حکومت مرکزی یکی از سرچشمه‌های اصلی وضعیت نابسان امروز است که در گزارش‌های سالانه و ادواری سازمان‌های حقوق بشری بین‌المللی مختلف به کرات جلب توجه کرده است.

نگاهی به وضعیت ترک‌های آذربایجانی؛ اقلیتی با بیشترین جمعیت

ممنوعیت استفاده از زبان مادری یکی از مولفه‌های اصلی تبعیض نژادی است. حق آموزش و صحبت کردن به زبان مادری، که در اصل ۱۵ قانون اساسی به رسمیت شناخته شده، عمدتا در عمل نادیده گرفته می‌شود. شاید ارامنه تنها قومی در ایران باشند که تا حدودی از این قاعده مستثنی شده‌اند. ارمنی‌ها مدارس ویژه خود را دارند که البته تحت نظر دولت و وزارت آموزش و پروش اداره می‌شوند. دانش‌آموزان ارمنی در کنار دروس رسمی این فرصت را دارند که بعنوان زبان مکمل زبان و ادبیات ارمنی را نیز فرا بگیرند و با اصول دینی خود آشنا شوند؛ «امتیازی» نسبی که در برابر محدودیت‌های ساختاری دیگر، مانع افزایش تمایل آن‌ها برای مهاجرت و ترک وطن نشده است.

محدودیت‌های آموزشی، رسانه‌ای و فرهنگی در مورد آذری‌زبانان که میلیون‌ها نفر از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند، مشهودتر است. پراکندگی جمعیت ترک‌های آذربایجانی استان‌های متعددی را شامل می‌شود؛ از آذربایجان غربی و شرقی گرفته تا اردبیل و زنجان و البته پایتخت: تهران. با این وجود این قوم دهه‌هاست از مشکلات عدیده‌ای همچون محدودیت‌های زبانی، سرکوب فرهنگی، توهین‌های نژادی، سرکوب فعالان مدنی، تبعیض اقتصادی، انکار هویت ملی از سوی حکومت مرکزی، ایجاد مشکلات محیط‌زیستی و … در رنج است.

ترک‌های آذربایجانی در ایران نه تنها هیچ مدرسه‌ای دولتی که به زبان مادری آ‌نها تدریس کند را دارا نیستند، بلکه آموزش زبان ترکی آذربایجانی، داشتن رسانه و فعالیت‌های ادبی آنها نیز بر خلاف اصل ۱۵ قانون اساسی درسطح مقطع ابتدایی و متوسطه مدارس عمومی هم مجاز نیست. حدود ۴ دهه است که هزاران فعال مدنی ترک در احقاق حقوق آذری‌ها به شکل مسالمت‌آمیز فعالیت می‌کنند. مراسم قلعه بابک و بزرگداشت روز جهانی زبان مادری از رویدادهای فرهنگی سالانه ترکان آذربایجانی است که هر سال با سرکوب شدید از سوی نیروهای امنیتی حکومت روبرو است. عباس لسانی، اکبر آزاد، علی‌رضا فرشی، عزیز فرشی، بهنام شیخی، حمید منافی نادارلی و تعداد زیادی از سایر شرکت کنندگان و فعالان حاضر در این مراسم‌ها در سال‌های گذشته صرفا به خاطر فعالیت‌های مدنی و حضور در رویدادهای فرهنگی ترک‌ها نظیر شرکت در مراسم زبان مادری بازداشت شده و ضمن مورد شکنجه قرار گرفتن در حین بازجویی‌ها، در دادگاه‌های «سفارشی» به اتهامات واهی نظیر «مشارکت در تشکیل اجتماعات به منظور برهم زدن امنیت کشور»، به حبس‌های طویل‌المدت و دیگر مجازات‌های سنگین نظیر تبعید محکوم شده اند.

مشکلات اقتصادی و معیشتی ناشی از فقدان سرمایه‌گذاری در استان‌های آذری‌نشین نیز یکی دیگر از مصادیق سیاست کوچ اجباری مردمان بومی از سرزمین‌های اصلی خود است که از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی دنبال می‌شود.  

مشکلات و مشقت‌های پایان‌ناپذیر سیستان و بلوچستان

مردم سنی مذهب بلوچ اکثرا در استان سیستان و بلوچستان ایران ساکن هستند. اکثریت مردم بومی این استان زیر خط فقر هستند. سیستان و بلوچستان البته در صدر محروم‌ترین و کم‌ امکانات‌ترین استان‌های ایران قرار گرفته و غالب مساحت آن بشکلی غیرقابل سکونت درآمده است. شاید طبقه‌بندی کردن سیستان و بلوچستان بعنوان یکی از عقب‌مانده‌ترین، فقیرترین و محروم‌ترین نقاط دنیا اغراق‌آمیز نباشد.

بلوچ‌ها یکی از اقلیت‌های قومی و مذهبی ایران هستند که تحت بیشترین و تلخ‌ترین تبعیضات نژادی و دینی سیستماتیک قرار دارند. مشکلات اقتصادی، معیشتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متعدد از معضل‌های تمام‌نشدنی این استان است. وضعیت سخت زندگی در سیستان و بلوچستان این منطقه را به تبدیل شدن به سرزمین ارواح و خالی از سکنه در آینده نه چندان دور تهدید می‌کند. رسانه‌ها و برخی مقامات محلی هم هرازگاهی لب به لزوم حل مشکلات این استان می‌گشایند؛ اقدامی که البته همواره در مرحله حرف باقی مانده وهیچ‌گاه رنگ عمل بخود نگرفته است.

فقر و توسعه‌نیافتگی از شدیدترین مشکلات سیستان و بلوچستان است. نرخ  بالای بیکاری و کمبود امکانات زیرساختی و حیاتی نظیر جاده، بیمارستان، مدارس، فاضلاب و آب آشامیدنی باعث مهاجرت بسیاری از بلوچ‌ها شده است. به گواه رسانه‌های دولتی ایران، هم‌اکنون اهالی هزاران روستای سیستان و بلوچستان سرگردان میان ماندن یا رفتن هستند.

واقعیت این است که حکومت ایران به بلوچ‌ها با دید امنیتی نگاه می‌کند. به همین دلیل نیروهای امنیتی ایران بسیاری از فعالان و مردم معترض بلوچ را با اتهامات امنیتی یا محاربه و مواد مخدر بازداشت کرده و به اشد مجازات از جمله اعدام محکوم می‌کنند. بنابراین، بسیاری از سازمان‌های حقوق بشر حکم اعدام را یکی از ابزارهای حکومت برای سرکوب مردم بلوچ می‌دانند. اعتراضات مردمی در سیستان و بلوچستان به وضعیت دردناک معیشتی، کشتار سوخت‌بران و اعدام‌های گسترده، با خشونت شدید نیروهای امنیتی مواجه شده است. هرازگاهی کشته شدن افراد عادی و رانندگان بلوچ با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی و انتظامی ایران نیز در رسانه‌ها گزارش می‌شود.

یکی از خونین‌ترین اتفاقات سیستان و بلوچستان در روز ۸ مهر ۱۴۰۱ رقم خورد که «جمعه خونین زاهدان» یا به‌عبارتی «جمعه سیاه زاهدان» نام گرفت. در این رویداد که در جریان اعتراضات سراسری «زن، زندگی، آزادی» اتفاق افتاد، مردم زاهدان پس از اقامه نماز جمعه به طور مسالمت‌آمیز در اعتراض به تجاوز فرمانده انتظامی به دختری بلوچ تجمع کردند. ولی ناگهان نیروهای امنیتی و انتظامی معترضان و نمازگزاران اهل سنت داخل مسجد را به رگبار بستند که منجر به کشته شدن حدود ۱۰۰ نفر شد. مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی، امام جمعه اهل سنت مسجد جامع مکی شهر زاهدان، در ۲۹ مهر سید علی خامنه‌ای، رهبر ایران را مسئول کشتار مردم بلوچ دانست.

خوزستان؛ فقر کمرشکن در خطه سرشار از منابع طبیعی

خوزستان یک استان با منابع غنی نفت، گاز و زمین‌های حاصلخیز است. با این وجود، با مشکلات جدی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست‌محیطی و قومی مواجه است و از محروم‌ترین و پُرتنش‌ترین استان‌های ایران به حساب می‌آید. بحران آب و مشکلات زیست‌محیطی، کم‌آبی و انتقال آب به استان‌های دیگر، ریزگردها و آلودگی هوا، فقر و تبعیض اقتصادی، بیکاری و مهاجرت اجباری نتیجه تلخ سیاست‌های دنباله‌دار و هدفمند حکومت ایران در راستای تغییر بافت جمعیتی این استان است. به گفته خود مقامات ایرانی، بیش از ۸۰ درصد نفت و گاز ایران در این استان قرار دارد. اما حدود ۷۰ درصد مردم خوزستان زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

برای مثال محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران در پیام ویدیویی که برای اعلام همبستگی با معترضان به کم‌آبی در خوزستان در تیرماه ۱۴۰۰ برابر با ژوئیه ۲۰۲۱ میلادی منتشر کرد، تلویحا سیاست‌هالی تبعیض‌آمیز را تایید کرد. آقای احمدی‌نژاد در این پیام گفته بود که «غرب کارون ۱۶ سال از سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های اساسی اقتصادی و عمرانی محروم ماند». به گفته وی، سال ۸۵ متوجه شده هر تصمیمی برای غرب کارون با موانعی مواجه می‌شود و پیگیری‌ها نشان می‌دهد از ترس و یا با پیش‌بینی جنگ مجدد، در شورای عالی امنیت ملی، مصوبه‌ای را تصویب کرده بودند که بر اساس آن در غرب کارون سرمایه‌گذاری‌های اساسی انجام نشود.

کولبری در «لبه پرتگاه»؛ کردستان همیشه محروم: زادگاه مهسا امینی

اقلیت کرد نیز از سیاست تبعیض نژادی حکومت ایران در امان نمانده‌ است. محدودیت‌های زبانی و فرهنگی، تبعیض اقتصادی و عقب‌ماندگی مناطق کردنشین، وجود آسیب‌‌های اجتماعی شدید و سرکوب سیاسی و امنیتی ابزارهایی است که حکومت در طول دهه‌ها در جهت سرکوب کردها در پیش گرفته‌است. فعالان فرهنگی بارها خواستار به رسمیت شناختن زبان کردی طبق اصل ۱۵ قانون اساسی در نظام آموزشی شده‌اند اما این مطالبات همچنان بی‌پاسخ مانده است.

نرخ بیکاری در استان کردستان بالاتر از متوسط کشوری است. به همین خاطر کولبری یکی از شغل‌هایی است که طیف قابل توجهی  از مردم کرد برای کسب درآمد و امرار معاش خود به ناچار به آن متوسل شده‌اند.

در همان اوایل تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران، کردها که به دنبال خودمختاری و حقوق فرهنگی خود بودند، با مخالفت حکومت جدید مواجه شدند. درگیری‌های مسلحانه بین گروه‌های کرد مانند حزب دموکرات کردستان ایران و کومله با نیروهای دولتی شدت گرفت و سرکوب گسترده‌ای در مناطق کردنشین صورت گرفت و در دوران جنگ با عراق ادامه یافت.

در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» نیز سرکوب شدیدی علیه اقلیت‌های قومی به سرکوب به وقوع پیوست. اعتراضات گسترده یادشده از ۲۵ شهریور سال ۱۴۰۱ و در پی مرگ مهسا ژینا امینی، یک دختر جوان کرد، به دست ماموران انتظامی در بازداشتگاه آغاز شد. کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل متحد در امور ایران در گزارش خود در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۳، آورده بود که اقلیت‌های قومی و دینی در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» به صورت بی‌رویه و نامتناسب هدف سرکوب‌های حکومتی بوده‌اند. در این گزارش تاکید شده بود که اقلیت‌ها در ایران به‌ویژه اقلیت‌های کرد و بلوچ بیش از همه تحت تاثیر سرکوب حکومت در اعتراضات ۱۴۰۱ بودند.

سیاست نژادپرستانه و تبعیض‌آمیز علیه قومیت‌های مختلف در طول تاریخ هیچ وقت نتیجه مطلوبی برای حکومت‌های خودکامه در پی نداشته است. ادامه این سیاست در ایران باعث گسست و شکاف شدید در جامعه شده که روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شود و اقلیت‌های قومی را به یافتن چاره‌ای موثرتر برای احقاق حقوق خود سوق می‌دهد. عدم پرداختن به مطالبات مشروع شهروندان و نسبت دادن آن‌ها به «تجزیه‌طلبی» و سرویس‌های اطلاعاتی خارجی کار به جایی نخواهد برد و واقعیت را عوض نخواهد کرد. وضعیت مشقت بار اقتصادی در حالی گریبان اکثریت مردم ایران را گرفته و ادامه زندگی روزمره را برای بسیاری از آن ها با مشکلات عمده‌ای رو برو کرده که این وضعیت به‌مراتب در مناطق اقلیت‌نشین اسف بارتر است.

نقض حقوق مسیحیان و اقلیت های دینی در ایران

گزارش سالانه ««آزادی مذهبی بین‌المللی در سال ۲۰۲۳» وزارت خارجه آمریکا  که روز چهارشنبه ششم تیرماه منتشر شد ، به ادامه سرکوب و تبعیض علیه اقلیت‌های دینی و مذهبی در ایران از جمله مسیحیان،بهایی‌ها ،سنی‌ها،دراویش گنابادی و پیروان دین یارسان پرداخته است.

وزارت خارجه آمریکا با استناد به گزارش‌های سازمان ماده ۱۸،به موارد متعددی از بازداشت مسیحیان به ویژه نوکیشان، و صدور احکام سنگین علیه آنها،براساس «اتهامات بی‌پایه و اساسی از جمله «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی»، به دلیل باور مسیحی و فعالیت صلح آمیز دینی اشاره کرده است.

در گزارش سالانه دولت آمریکا آمده «طبق سازمان ماده ۱۸، مقامات ۱۶۶ مسیحی را در طول سال دستگیر کردند، در مقایسه با ۱۳۴ مسیحی در سال ۲۰۲۲ و ۷۲ مسیحی در سال ۲۰۲۱. تا پایان سال، حداقل ۱۷ مسیحی به اتهاماتی مانند از سه ماه تا پنج سال زندان یا جریمه نقدی یا شلاق محکوم شدند. اقدام علیه امنیت ملی، “تبلیغ و فعالیت‌های آموزشی برای عقاید انحرافی مغایر با شرع مقدس”، تشکیل کلیسای خانگی و “ترویج مسیحیت صهیونیستی”. این سازمان غیردولتی گفت که از ژوئن تا اوت، مقامات بیش از ۱۰۰ مسیحی را در ۱۱ شهر مختلف دستگیر کردند. در حالی که بیشتر افراد آزاد شدند، بسیاری گزارش دادند که مجبور به امضای تعهداتی مبنی بر خودداری از فعالیت‌های مسیحی شده یا به شرکت در جلسات آموزشی اسلامی دستور داده شده‌اند. برخی دیگر گزارش دادند که در روزهای پس از آزادی برای بازجویی بیشتر احضار شدند یا به آنها دستور خروج از کشور داده شد. یکی از آنها گفت که به درخواست مأموران اطلاعاتی به کار وی خاتمه داده شده است.»

سازمان ماده ۱۸ و سه نهاد جهانی مسیحی از جمله اوپن دورز در گزار سالانه خود نوشته بودند «داشتن کتابمقدس به فارسی، دلیل بیش از یک سوم از این دستگیری‌ها بوده است.» حکومت جمهوری اسلامی دهه‌ها است کلیساهای فارسی‌زبان را تعطیل کرده و با حمله به کلیساهای خانگی و منازل مسیحیان به ویژه نوکیشان، آنها را مورد اذیت و آزار قرار می‌دهد. در بسیاری از موارد کتابمقدس این مسیحیان توقیف شده و به عنوان مدرک جرم از این شهروندان در دادگاه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

وزارت خارجه آمریکا همچنین به گزارش سالانه سازمان ماده ۱۸ و سه سازمان جهانی مسیحی در مورد نقض حقوق مسیحیان در سال گذشته میلادی اشاره کرده که طبق آن علیرغم حکم دیوان عالی کشور که شرکت کلیسای خانگی را جرم ندانسته، سپاه به حملات به کلیساهای خانگی ادامه می‌دهد.

در گزارش سالانه دولت آمریکا می‌خوانیم «در ماه مه، سازمان ماده ۱۸ گزارش داد که یک قاضی در شعبه ۳۴ دادگاه تجدیدنظر در تهران، محکومیت همایون ژاوه و سارا احمدی، نوکیشان مسیحی را که به دلیل شرکت در یک کلیسای خانگی محکوم شده بودند، لغو کرد.  قاضی با حکم این که شرکت در یک کلیسای خانگی غیرقانونی نیست.»

با استناد به گزارش سالانه این چهار سازمان مسیحی در مورد نقض حقوق مسیحیان،وزارت خارجه آمریکا از تشدید خشونت ساختاری و به اصطلاح قانونی در جمهوری اسلامی با تصویب تغییرات در قانون مجازات اسلامی از جمله مواد ۴۹۹ و ۵۰۰ مجازات اسلامی نوشته است.

در سال میلادی جدید نیز احکام سنگین علیه مسیحیان به دلیل باور دینی و فعالیت صلح آمیز دینی صادر شده است. هاکوپ گوچومیان، شهروند ارمنستانی، که تابستان گذشته در ایران، بازداشت شده بود، و در زندان اوین محبوس است، به اتهام «فعالیت آموزشی و تبلیغی انحرافی مغایر شرع مقدس اسلام از طریق عضویت و جهت دهی شبکه مسیحیت تبشیری در کشور» به ۱۰ سال زندان محکوم شد.

دادگاه اهواز اخیر هشت مسیحی را مجموعاً به ۴۵ سال زندان محکوم کرد. از اتهامات این شهروندان مسیحی می‌توان از «تبلیغ علیه نظام از طریق ترویج مسیحیت صهیونیستی» و «اقدام برای اخلال در امنیت ملی» نام برد.

محکومیت این شهروندان مسیحی براساس ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی بوده است.

طبق این ماده «…ارتکاب هر فعالیت و آموزشی یا تبلیغی انحرافی دیگر مغایر یا مخل به شرع مقدس اسلام در فضای که واقعی یا مجازی یا ایجاد تسلط روانی و جسمی بر انسان در قالب فرقه یا هر گروه مجرمانه سازمان‌یافته دیگر جرم محسوب می‌شود.» بسیاری از مسیحیان با استناد به این ماده راهی زندان شده‌اند.

سازمان ملل اخیراً در قطعنامه ای، ضمن محکوم کردن نقض حقوق بشر توسط حکومت ایران، از مقامات جمهوری اسلامی خواسته که در قانون و عمل، همه اشکال تبعیض بر اساس فکر، وجدان، مذهب یا عقیده، از جمله محدودیت‌های ماده ۴۹۹ و ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی را حذف کند.

منصور برجی، مدیر سازمان «ماده ۱۸»، با استقبال از گزارش دفتر آزادی‌های مذهبی وزارت امور خارجه آمریکا، این گزارش را گامی در جهت «آگاهی‌بخشی» عمومی خواند.

آقای برجی، خواستار پاسخگو قرار گرفتن حکومت‌های ناقض حقوق بشر و تعیین مجازات برای ناقضان شد.

در گزارش سالانه وزرات خارجه آمریکا همچنین به موارد متعددی از نقض حقوق بشر در ایران به دلایل دینی و مذهبی از جمله بازداشت رهبران سنی،تبعیض علیه پیروان دین یارسان،سرکوب دراویش گنابادی،بازداشت بهایی‌ها ،تخریب قبرستان و توقیف اموال آنها،با و سرکوب زنان ایرانی به دلیل مخالفت با حجاب اجباری پرداخته است.

پیشتر «کمیسیون ایالات متحده آمریکا در امور آزادی مذهبی بین‌المللی»، اردیبهشت ماه، در گزارش سالانه خود از شکنجه، تجاوز و سرکوب نظام‌مند معترضان از جمله کودکان در ایران نوشته، و از ادامه نقض شدید حقوق اقلیت‌های دینی و مذهبی، از جمله مسیحیان به ویژه نوکیشان، خبر داده است.

این کمیسیون همچنین از دولت کشورش خواسته تا جمهوری اسلامی ایران را به دلیل نقض سیستماتیک، مداوم و فاحش آزادی‌های دینی به عنوان «کشوری با نگرانی خاص» معرفی کند.

گزارشی از آخرین وضعیت مینا خواجوی، نوکیش مسیحی ۶۰ ساله در زندان اوین

مینا خواجوی قمی، نوکیش مسیحی دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری میکند.یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این نوکیش مسیحی ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “خانم خواجوی به دلیل کهولت سن توانایی تحمل حبس را ندارد. او از دردهای کمر و زانو رنج می‌برد و دردهای مفصلی نیز باعث شده که به سختی بتواند راه برود. این نوکیش مسیحی علیرغم نیاز به مراقبت‌های پزشکی تخصصی، از درمان محروم مانده است.”مینا خواجوی قمی، نوکیش مسیحی در تیرماه سال ۱۳۹۹ بازداشت و در همان ماه با تودیع وثیقه آزاد شد.جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات وی به همراه چند شهروند مسیحی دیگر در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۱، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شده بود.

 

شهاب شاهی،عضو کلیسای خانگی،متهم به «تبلیغ علیه نظام» شد

«ام ای سی»،سازمان جهانی مسیحی، که در بیش از ۲۰ کشور برای پشتیبانی از مسیحیان تحت اذیت و آزار فعالیت می کند، روز سه شنبه با انتشار این خبر اعلام کرد که به آقای شاهی، روز ۲۱ اسفند ماه دستور داده شد که تا پنج روز خود را برای رسیدگی به «اتهام تبلیغ علیه نظام» به شعبه ششم دادگاه انقلاب کرج معرفی کند. این عضو کلیسای خانگی کرج پس از حضور در دادگاه،هم اکنون در انتظار دومین جلسه دادگاه و پس از آن حکم است.این نوکیش، پنج سال پیش به اتهام« تبلیغ علیه نظام» چهار ماه متحمل حبس شد. این عضو کلیسای خانگی کرج آذرماه سال گذشته بار دیگر به همراه میلاد گودرزی و برادران علیرضا و امیر نورمحمدی بازداشت شد.

 

عفو بین‌الملل: سرکوب زنان و اقلیت‌ها در ایران و استفاده حکومت از مجازات اعدام

سازمان عفو بین‌الملل در گزارش سالانه خود در مورد ایران، به سرکوب زنان، اقلیت‌ها از جمله مسیحیان، شکنجه زندانیان پرداخته و از استفاده ابزاری مجازات اعدام علیه مخالفان گزارش داده است. این گزارش در زمانی منتشر می‌شود که خبر صدور حکم اعدام برای توماج صالحی، رپر منتقد حکومت، واکنش‌های زیادی را در داخل و خارج ایران برانگیخته است.در گزارش سازمان عفو بین‌الملل آمده که قوانین تبعیض آمیز جمهوری اسلامی همچنان علیه دختران و زنان ادامه دارد، آنها شهروند درجه دوم محسوب می‌شوند و «سرکوب دختران و زنان را که حجاب اجباری را به چالش می‌کشند، تشدید شده است.»این نهاد جهانی مدافع حقوق بشر می‌افزاید که اقلیت‌های دینی و مذهبی از جمله بهاییان، مسیحیان، دراویش گنابادی، یهودیان، سنی‌ها و پیروان دین یارسان، در قانون و عمل، از تبعیض رنج می‌برند که از آن جمله می‌توان از تبعیض در دسترسی به امکانات آموزشی، شغلی، و داشتن مکانی برای پرستش نام برد.

 

پدر حمید رضا رومی، نوکیش مسیحی به اداره اطلاعات گلپایگان احضار شد

روز سه شنبه یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۳،  محمد علی رومی پدر حمید رضا رومی دستگیر  و برای توضیحات به اداره اطلاعات شهر گلپایگان منتقل شد.

در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است: اتهام مطروحه علیه آقای محمد علی رومی اقدام علیه امنیت ملی از طریق ارتباط با فرزتد فراری اش حمید رضا رومی که متواری شده است و همچنین سازمان‌های مسیحی عنوان شده است. ماموران ضمن تفتیش منزل این شهروند، شماری از وسایل شخصی وی را نیز ضبط کردند. او پس از دستگیری به بازداشتگاه اداره اطلاعات گلپایگان منتقل و پس از چند ساعت بازجویی با اخذ تعهد کتبی آزاد شد.

شایان ذکر است که این دومین بار است که مامورین امنیتی به منزل آقای محمد علی رومی جهت تفتیش منزل هجوم می برند. در مهر ماه 1402 نیز مامورین لباس شخصی با هجوم به خانه پدری حمید رضا رومی، تعدادی کتاب مقدس و جزوه های مسیجی را که مربوط به فرزندش بود ضبط و پدر وی را برای توضیحات بیشتر جهت موقعیت فرزند فراری اش به اداره اطلاعات گلپایگان می برند.

 

نگرانی از وضعیت سلامت لاله ساعتی،نوکیش مسیحی محبوس در اوین

لاله ساعتی، شهروند مسیحی محبوس در اوین از دسترسی به امکانات درمانی و انجام معاینات تخصصی محروم شده و نگرانی در مورد وضعیت سلامتش تشدید شده است. خانم ساعتی، روز دوشنبه، ششم فروردین ماه 1403، به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق ارتباط با سازمان‌های مسیحی صهیونیستی» به دو سال زندان و دو سال منع خروج از کشور محکوم شد. حکومت جمهوری اسلامی سال‌ها مسیحیان به ویژه نوکیشان را با اتهاماتی از این جمله و بدون ارایه سند و مدرکی راهی زندان می‌کند.

بازگرداندن عبدالرضا (متیاس) علی‌حق‌نژاد به بخش عمومی زندان میناب از «زندان باز»

عبدالرضا (متیاس) علی‌حق‌نژاد، نوکیش و زندانی عقیدتی، بار دیگر در بخش عمومی زندان میناب محبوس شده است. این رهبر کلیسای خانگی در انزلی، حدود پنج ماه در شرایط «زندان باز» به سر می‌برد. مقامات قضایی، دهم اردیبهشت ماه، به این نوکیش، که به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ دین مسیحیت خارج از کلیسا» در حال تحمل شش سال حبس است، دستور دادند که به زندان میناب بازگردد. متیاس علی‌حق‌نژاد، از بهمن ماه در شرایط «زندان آزاد» بود که به نظر می‌رسد مقامات قضایی بدون ارایه دلیلی به این شرایط پایان داده است. آقای علی‌حق‌نژاد در یک کارگاهی در میناب مشغول کار بود و هر دو هفته می‌توانست با استفاده از شرایط «زندان آزاد»، به مدت دو هفته به مرخصی پیش خانواده اش بازگردد. در تیرماه سال گذشته، این زندانی عقیدتی بدون اطلاع قبلی از زندان در انزلی به زندانی در میناب منتقل شد. این امر «تبعید» و «فشار مضاعف بر این نوکیش و خانواده اش» محسوب می‌شود.

خانواده‌های مسیحی زیر تیغ سرکوب ۴۵ ساله

«کودکانی که در زمان جشن کریسمس دستگیر می شوند»، «مادر سالخورده بیماری که محروم از مراقبت فرزندش می‌شود»، «خانواده‌هایی که از قتل حکومتی عزیزانشان خبردار می‌شوند»، «کودک بیماری که تا پایان زندگی، بدون حضور پدر زندانی سپری می‌کند»، این روایت بخشی از چرخه درد و رنج نوکیشان مسیحی و اعضای خانواده‌شان است، چه مسیحی و چه غیرمسیحی، چه کودک چه سالخورده، که در روز ۱۵ مه، «روز جهانی خانواده» به یاد می آوریم. کودکان و نوجوانان در بسیاری از مواقع شاهد یورش مأموران امنیتی به منازل و کلیساهای خانگی بوده‌اند چراکه مسیحیان فارسی‌زبان حق داشتن کلیسای ساختمانی ندارند و خانواده‌های مسیحی برای مراسم کریسمس یا دعا و کتابمقدس خوانی، جایی به جز منازل خود برای گردهمایی ندارند. در حمله به منازل مسیحیان، مأموران امنیتی حریم خصوص خانواده‌ها را زیر پا می‌گذارند، بجز توقیف، موبایل، کتابمقدس و هرچه نشانی از مسیحیت دارد، اموال و اشیا کاملاً خصوصی از جمله آلبوم عکس را هم با خود می‌برند و حتی به اسباب بازی کودکان رحم نمی‌کنند. ساناز کرمی، نوکیش مسیحی و زندانی سابق عقیدتی، در بخشی از شهادتش به سازمان ماده۱۸ گفته بود، در زمان یورش مأموران امنیتی به منزلش در پاسخ به اعتراضش وقتی یکی از مأموران، اسباب بازی بابانوئل در گوی برفی پسرش را برداشته بود، جواب شنید: «نماد مسیحیته و باید ضبط بشه»..

 

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *